آگاهی و بیداری، رسالت جنبشهای دانشجویی
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۲۷۶۹
یکی از رسالتهای فعلی جنبش دانشجویی آگاهی، بیداری و همراه کردن مردم و دانشجویان است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از سفیرافلاک، جنبش دانشجویی پرچم برافراشته در مبارزه با ظلم و استکبارستیزی است و نقطه عطف فعالیت دانشجویان در ۱۶ آذرماه سال ۱۳۳۲ بود که در آن زمان سنگ بنایی گذاشته شد و تا امروز نیز ادامه دارد که این سنگ بنا روحیه استکبارستیزی بود و خاصیت اصلی جنبش دانشجویی مسئله استکبارستیزی است؛ حرکت استکبارستیزی در ایران از سال ۱۳۳۲ آغاز شد و اوج آن را در تسخیر لانه جاسوسی به تجلی رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این مقطع حساس و تاریخی کشور که بیشک سرنوشتساز خواهد بود و آیندگان و سایر ملتهای دنیا در رابطه با آن به قضاوت خواهند نشست نقش و رسالت جنبش دانشجویی راه را برای پیشرفت و تعالی کشور هموار میسازد.
یکی دیگر از رسالتهای فعلی جنبش دانشجویی آگاهی، بیداری و همراه کردن مردم و دانشجویان است. دانشجو باید فکر داشته باشد و هر چیزی را که می شنود در مورد آن فکر کند، جنبش دانشجویی باید دانشجویان را بیدار کند و احساس مسئولیت در بین آنها ایجاد کنند.
جنبش دانشجویی باید بدون وابستگی به هر گونه جریان و حزبی، روشن و شفاف مسائل مملکت را تحلیل کند و خود مولد افکار باشد و وابسته به جناحهای سیاسی عمل نکند. سیاسی بودن به این معناست که دانشجو در خصوص تصمیمات سیاسی کشور آگاهی داشته و نسبت به آن رویکرد نقدگرایانه داشته باشد.
جنبش دانشجویی باید روح بیانیه گام دوم انقلاب را بفهمد و مسیر خود را نسبت به آن مشخص کند، آرمان خواهی و آرمان گرایی و احساس مسئولیت اجتماعی از وظایف دیگر اصلی جنبش دانشجویی است. بیش از ۴۰ بار کلمه جوان در بیانیه گام دوم انقلاب تکرارشده است، بحث سبک زندگی، علم و پژوهش، عدالت و مبارزه با فساد و گفتمانسازی از جمله مواردی است که تشکلهای دانشجویی میتوانند بخش مهمی از آن را پیگیر باشند.
در شرایط فعلی دشمنان معاند و برخی جریانات غربگرا به دنبال دور کردن جنبش دانشجویی از اهداف و آرمانهای استراتژیک خود یعنی تحقق عدالت و مطالبهگری و استکبارستیزی هستند و میخواهند از آن به عنوان ابزار و اهرم فشاری در مقابل حرکتهای روشنگرانه استفاده کنند.
برخی جریانات وابسته که روشنگری و بیداری دانشجو موجب به خطر انداختن موجودیت آنها میشود، میکوشند تا درک و هوشیاری دانشجویان را تحتالشعاع شعارها و رفتارهای هیجانی و عاطفی قرار دهند و نقش و جایگاه دانشجو و دانشگاه و جنبشهای دانشجویی را تنزل بخشند.
دشمنان برای نفوذ در فکر و فرهنگ جامعه بهترین محیط و مناسب ترین حوزه را در دانشگاه می دانند بنابراین بیشترین سرمایه گذاری را برای نفوذ بر روی نیروهای دانشگاهی انجام می دهند، زیرا اداره کنندگان آینده کشور فارغ التحصیلان دانشگاه ها هستند و همراهی و همدلی یک نیرو از این مراکز در واقع به منزله در اختیار گرفتن بخشی از کشور خواهد بود.
همایون رهبران تحلیلگر سیاسی
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: جنبش دانشجویی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۲۷۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وجدان بیدار در جامعه بیمار
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه هم میهن، لذا دانشجویان به علل گوناگون وارد عرصه میشوند تا وضعیت را اصلاح کنند، چون آنان خارج از ساخت رسمی و نهادهای مستقر هستند و منافع خاص هم ندارند و تعلق خاطر آنان به حقیقت بیش از دیگران است.
بر این اساس، جنبشهای دانشجویی در یک کلام وجدان بیدار جامعهای هستند که وجدان نهادهای رسمی آن به خواب رفته است. به همین علت است که پس از جوشوخروش کافی و هنگامی که دیگران را هم بیدار، و دستاورد ملموسی برای جامعه کسب کردند؛ به انجام وظیفه اصلی خود که تحصیل و پژوهش است، میپردازند.
این مهمترین کارویژه جنبش دانشجویی است که جامعه را با تحولات ضروری آن همسو کنند. چنین وضعیتی در جهان مسبوق به سابقه است. پیشتر در جریان جنبش دانشجویی ۱۹۶۸ فرانسه و نیز اعتراضات در آمریکا علیه جنگ ویتنام در همان سال که آن نبرد فرسایشی را در مسیر حل قرار داد، نمونههای برجسته این پدیده هستند.
امروز نیز جامعه آمریکا از حیث سیاسی دچار رخوت و جمود غیرقابلباوری شده است. اینکه سرنوشت سیاسی چنین جامعهای متأثر از نتیجه رقابت میان دو پیرمردی باشد که یکی از حیث مشاعر و قدرت دماغی دچار اختلال است و دیگری نیز از حیث دروغگویی و فریبکاری بیرقیب باشد و از سوی دیگر، تابویی جهنمی چون اسرائیل را در سیاست ساخته و پرداخته و پرستش کنند؛ موارد بارزی است که از بیماری سیاسی این جامعه خبر میدهد.
بهعلاوه، رسانههای سنتی این جامعه شامل رادیو و تلویزیون و نیز مطبوعات دچار چنان تصلبی در موضوع اسرائیل شدهاند که راه را بر تحولات مفید بستهاند. خوشبختانه برخلاف گذشته، شبکههای اجتماعی و اینترنت امکان محدودسازی رسانهای را بسیار کم کردهاند و به همین دلایل است که دانشجویان آمریکایی و غیرآمریکایی در مهمترین دانشگاههای آنجا اعتراضات گستردهای را آغاز کردهاند که با همراهی نسبی استادان و دیگر نخبگان جامعه نیز مواجه شدهاند.
البته، اهداف اعتراضات نیروهای فعال در جنبش اخیر، لزوماً در جزئیات با یکدیگر مشابه نیست؛ زیرا چندین هدف گوناگون آنان را در کنار یکدیگر متحد کرده است. اعتراض به پرداخت کمک به رژیم اسرائیل که وجاهت حقوق بشری هم ندارد، اعتراض به حمایت از جنایت علیه بشریت و نسلکشی، اعتراض به جنگ، اعتراض به الیگارشی حاکم دو حزب جمهوریخواه و دموکرات، اعتراض به رسانههایی که نسبت به موضوع اسرائیل سوگیری شدیدی دارند و... از جمله مطالبات و موضوعاتی است که میتوان در میان طیفهای متنوع و متکثر حاضر در این اعتراضات دانشجویی، آنها را مشاهده کرد.
اما فراتر از این تمایزات و دستهبندیهای درونی، نتیجه اعتراضات در کلیت خود، معطوف به بیدار کردن وجدانهای بهخوابرفته بهویژه در ساختار حکومت است. هر حکومتی به میزانی که به این خواسته تغییرات پاسخ دهد، بهطور نسبی در مسیر درست قرار خواهد گرفت و به میزانی که خود را از تغییر محروم کند، دچار پسرفت و تصلب خواهد شد. .
متاسفانه این روزها محافل اقتدارگرای داخل کشور بهجای آنکه از این موارد درس بگیرند و اجازه ندهند که اعتراضات جامعه و دانشجویان عمیقتر شود، به شکل غلطی نتیجه میگیرند که: «پس ما خوبیم!».
مواجهه نادرست غربیها با دانشجویان و استادان و هنرمندان و نویسندگان خود واجد سویههای درسآموزی هم هست. آنان در پی پنهانکاری نیستند، گزارشها و تصاویر آن اعتراضات و اقدامات پلیس مستقیم مخابره و منتشر میشود و طبعاً اگر دادگاهی هم باشد، علنی و با مقررات کامل دادرسی است.
اگر اعتراضات دانشجویی موجود در ایالات متحده ادامه یابد، بهطور طبیعی بیش از آنکه با سرکوب نهایی و کامل روبهرو شود، با درسآموزی و موفقیت نسبی مواجه خواهد شد. جامعه سالم و متعارف جامعهای نیست که هیچ اعتراض و یا خشونتی در آن نباشد. جامعه سالم راههایی برای رسیدن به تفاهم و عبور مسالمتآمیز از اختلافات را دارد. این کار با ارجاع داوری نهایی به مردم و نیز وجود نهادهای مستقل چون نیروی مسلح و دستگاه قضایی مستقل شدنی خواهد بود و پس از هر اعتراض و حتی درگیری و بازداشتهایی، جامعه به وضعیت تعادلی و البته در یک پله بالاتر از گذشته قرار خواهد گرفت.